مفاهيم و اصطلاحات در فيلمبرداري و فيلمسازي قسمت اول

ساخت وبلاگ

الف : -----

آرکarc: نوری قوی وسفید رنگ که درصحنه های وسیع وبازمورد استفاده قرار می گیرد.

آنونس : فیلم کوتاهی که برای تبلیغ ومعرفی یک فیلم تهیه می شود.

آیریس iris: آیریس یا دیافراگم، قطعه ای تعبیه شده در دوربین فیلمبرداری وعکاسی است که ساختمانی چون عنیبیه چشم دارد ومیزان نوردهی به نگاتیو را کنترل می کند.

اتالوناژ : به اصلاح رنگ ونور فیلم ،درمرحله ی پایانی تدوین می گویند که درآن نور ورنگ تصاویر به گونه ای همسان اصلاح میشوند.

اسکوپ Scope : فیلم پرده عریض سینمایی است که هنگام نشان دادن در تلویزیون سیاهی دربالا و پایین تصویردیده می شود.  امروزه در کارهای تلویزیونی برای قشنگی استفاده می شود.

انیمیشن animaton: به نقاشی متحرک گفته می شود. یابه اصطلاح، فیلمهای کارتونی نیزمی گویند. فیلمهای کارتونی درواقع نقاشیهای بیجان فراوانی هستند که درفرایند فیلمبرداری تک فریم جان می گیرند. درشرایط کنونی ودرحالی که فناوری پیشرفت گسترده ای یافته است،انیمیشن سازی دشواری گذشته را ندارد واینک با استفاده ازرایانه، آسان تر انجام می پذیرد.

ایستمن کالر : نوعی نسخه ی منفی فیلم رنگی است که پس از تکنی کالر وبرای رفع نقایص آن ابداع شد. درتکنیک تکنی کالر به علت استفاده ازسه نوار فیلم، دوربینی سنگین تر وبزرگتر ازدوربینهای عادی لازم بود اما فیلم رنگی ایستمن کالر در دروبینهای عادی قابل استفاده بود. همچنین سهولت کار وارزانی وامکان چاپ درتمامی لابراتورهای چاپ رنگی ازدیگر مزایای ایستمن کالر است.

اینسرت Insert : تصویر کوتاهی که رابط دو تصویر دیگر است و یا قسمتی از خرابی تصویر اصلی رو می پوشاند.مانند تصاویری که روی توضیح کارشناس یا مهمان برنامه گذاشته می شود.

ب : -----

بازگشت به گذشته flash back : نمایش صحنه های اتفاق افتاده درگذشته که درحال حاضرنشان داده می شود.

برداشت : به فیلمبرداری ازیک صحنه ، برداشت می گویندبرداشت ممکن است بارها تکرار شود . برداشت می تواند نمایی چند ثانیه ای یا چند دقیقه ای باشد.

برداشت طولانی : نمای طولانی یا سکانسی که بدون قطع دریک برداشت گرفته شود، با این ذهنیت که اولین برداشت ، آخرین آن است.

برداشت مجدد فیلمبرداری مجدد ازصحنه ای که مورد قبول کارگردان واقع نشده است. ممکن است به خاطر ایراد دربازی، گفتگو ، نور ، صدا و ورود غیر منتظره ی افراد به کادر و یا هر ایراد غیر قابل پیش بینی دیگر ، برداشت مجدد صورت می گیرد.

برش ( قطع یا کات: قطع صحنه یا نما، اصطلاحی است تدوینی ( مونتاژی ) که معرف اندازه سازی نما به لحاظ زمانی، مکانی وحرکتی آن است. قطع نما در مراحل مختلف تدوین بسیار متغییراست. 

بک گراند : صداها ، اجسام ومناظری را که درعمق تصویردیده یا شنیدهمی شوند بک گراند می گویند.

بوم : بوم میله ی قابل انعطافی است که میکروفون را برسرآن نصب می کنند وبرای صدابرداری به کار می رود. کاربرد آن نزدیک ساختن میکروفون به بازیگران درحال گفتگو یا منابع صدایی مختلف است.

پ : -----

پال pal : نوعی سیستم رنگی ضبط وپخش ویدیویی که اکنون درایران استفاده می شود.

پانا ویژن : نوعی روش فیلمبرداری برای نمایش بر روی پرده ی عریض است که برروی فیلم نگاتیو70 میلیمتری انجام می شود. سپس این نگاتیو یا روی فیلم پوزتیو 70 میلیمتری نمایش داده می شود یا ازطریق عدسی آنا مورفیک روی فیلم 35 میلیمتری چاپ می گردد. درنهایت فیلم 35 میلیمتری به وسیله ی عدسی دیگری منبسط وروی پرده ی نمایش تابانده می شود.

پرده : دیوارسفید یا هرآویز دیگری را که فیلم برروی آن به نمایش در میآید می گویند. پرده های امروزین، حساس ومشبکند ونورهای اضافی واذیت کننده را ازخود عبور میدهند وتصویر را شفافتر ازگذشته به معرض نمایش می گذارند.

پرده عریض پرده عریض به ابعاد تصویری گفته می شودکه درمقایسه با استاندارد تصویر35 میلیمتری که 33/1 به1 می باشد( اگرطول تصویر33/1 مترباشد عرض آن 1 متر خواهد بود) دارای استاندارد آمریکایی 85/1 به 1 است.

پس زمینه back ground : هرچیزی که درانتهای صحنه وبعداز موضوع اصلی واقع شده باشد. 

پلاتو   plato: صحبت های مجری برنامه تلویزیونی که درابتدا ،وسط وانتهای برنامه اجرا می گردد.

پلان plan (نما) : ازلحظه ی روشن شدن دوربین فیلمبرداری تا لحظه ای که کارگردان کات می دهد، یک پلان شکل می گیرد. پلان گاهیدربرداشتی بسیار بلند انجام می گیرد که به آن پلان سکانس گفته می شود. هر صحنه از یک یاچند پلان تشکیل شده است.

پن panحرکت دوربین برمحور ثابت به سمت راست وچپ ، مانند آدمی که ثابت ایستاده وبا گردش سرحول محور گردن، به سمت راست یا چپ نگاه می کنداین نگاه ممکن است نرم و آرام یا تند وسریع باشد.

پن شلاقی: چرخش سریع دوربین ازنقطه ای به نقطه ی دیگر که دراثر آن تصویر ناواضحی ازصحنه یا صحنه ها به چشم تماشاگر می آید. این تمهید معمولا برای نقطه گذاری درفیلمهای خاصی به کارمیرود  . 

پوزتیوpostive  : نسخه مثبت ازفیلم ، که درلابراتور ازروی نگاتیو(منفی)تهیه می شود وتصویر واقعی سوژه است.

ت : ----

تایتل  Title: هر نوشته ای که روی تصویر می آید. 

تیتراژtitrage  : قسمت ابتدا و انتهای برنامه که به معرفی برنامه و عوامل ساخت می پردازد. 

تدوین montaj : تدوین مرحله ی بعد از اتمام فیلمبرداری است که نماها براساس خط داستانی فیلمنامه کنار هم چیده می شوند. دراین مرحله است که نماها وصداهای مختلف خط روشن وروانی پیدا می کنند. درتدوین ، فیلم ضرباهنگ وریتم مورد نظر را پیدامی کند واندازه ی زمانی نما ونقطه ی قطع هر نما مشخص می شود، به گونه ای که انتقال از صحنه ای به صحنه ای دیگر نرم وبدون پرش وتوی ذوق زدن انجام پذیرد

تدوینگر : تدوینگر، هنرمندی است که کار تدوین فیلم را ماهرانه سامان می دهد. وی مسئولیت ترکیب نماها وانطباق نوارهای صدا با نماها را به عهده دارد. دستاورد کار تدوینگر پیداکردن ریتم وضرباهنگ وهمسان شدن همه ی اجزاء فیلم است. درواقع - اندازه نماها وسکانسها وچگونگی استفاده ازتمهیدات ویژه ی سینمایی در این مرحله انجام میگرد. 

تراولینگtraveling  : حرکت دوربین به جلو یا عقب صحنه بر روی ریل را تراولینگ می گویند.

تکنی کالر  techney coulerتکنی کالر نخستین شیوه ی موفقیت آمیز فیلمبرداری رنگی است که درسال 1915 ابداع ودر سال 1932 تکمیل شددردوربین فیلمبرداری تکنی کالر، سه نوار فیلم مجزابه کار می رفت، یک منشور نور را به سه رنگ اصلی_ قرمز، آبی، سبز_ تفکیک میکرد وهرنواریکی ازسه رنگ را می گرفتآنگاه ازروی هرکدام ازنوارهای فیلم منفی، یک نوارفیلم با تصویر برجسته تهیه می شد وهرکدام از سه نوار را به یکی ازسه رنگ اصلی می آغشتند ویکی پس ازدیگری روی یک نوارفیلم شفاف آغشته به ماده ی حساس جذب رنگ قرار می دادند ودرنهایت یک نوارفیلم کاملا رنگی به دست می آمد.

تروکاژ Transition (حقه های سینمایی) : مانند ظاهروغیب کردن کسی درصحنه.جلوه های ویژه را هم تروکاژ می نامند. 

تیلت  tilt: حرکت دوربین به صورت عمودی( بالاو پایین) یا مورب برمحور ثابت که برای پیگیری موضوع فیلمبرداری به کار می رود.

ج : ----- 

جامپ کات Jump Cut (پرش تصویری) : کات نادرست یا پرش در تصویر.

جلوه های اپتیکی : کلیه افه های تصویری ( فیداین وفیداوت ، دیزالو، وایپ) وهر تکنیکی که از چاپ نوری استفاده می کند. 

جلوه های صوتی : سرو صداهای متفرقه مانند صدای پا، باز وبسته شدن در و.... که علاوه بر صدای همزمان ( موسیقی وگفتار ) به باند صدای فیلم اضافه می شود.

جلوه های ویژه : عبارت است از ترفندها وروشهایی که به وسیله ی آنها می توان

صحنه ای را که اتفاق نیفتاده است وگاه اساسا رخ دادنی نیست، به گونه ای نشان داد که گویی اتفاق افتاده است. جلوه های ویژه معمولا در صحنه هایی شامل آتش سوزی، انفجار، زلزله ، سفر به سرزمین رویاها و ... به کار می رود.

چ : -----

چند دوربینه : استفاده ازچند دوربین برای فیلمبرداری صحنه های گران که امکان تکرار آن وجود ندارد.مانند:تصادف ،انفجارو...

ح : -----

حرکت 1- فرمانی است که کارگردان سرصحنه ی فیلمبرداری برای شروع کار به بازیگران میدهد. این فرمان معمولا بعد از آمادگی نور، صدا ودوربین صادر می شود وکارگردان به ترتیب می گوید«نور، صدا ، دوربین» واگر ایرادی درعملکرد شروع این مرحله پیش نیاید، دستور« حرکت » می دهد. 2- اکشن به رویداد مقابل دوربین نیز گفته می شود.3- در اصطلاح به فیلمهای پرزد وخورد با حرکات فراوان دوربین وریتم پرهیجان وسریع تدوین نیز گفته می شود.

حرکت آرام  slow motion: حرکت کندتر ازمعمول اشیاء و آدمها بر پرده سینما یا صفحه ی تلویزیون . برای دستیابی به این نوع حرکت ، فیلم با دور تند 48 کادر درثانیه فیلمبرداری می شود. اسلو موشن به حرکت آدمها حالتی شکوهمند وبا وقار می دهد وبرجزئیات تاکید دارد. درتلویزیون این عمل درحین تدوین انجام می گیرد.

حرکت سریع fast motion : به حرکت سریع تر ازمعمول اشیاء وآدمها برپرده یا صفحه ی تلویزیون گفته می شود. به عنوان مثال فیلمهای صامت چارلی چاپلین  را می توان نام برد. برای دست یافتن به چنین حرکتی، فیلم باسرعت کمتر از 24 کادر درثانیه فیلمبرداری می شود.در تلویزیون این عمل درحین تدوین انجام می گیرد.

خ : -----

خارجی : خارجی ، نمایی است که درفضای باز فیلمبرداری می شود ویکی ازکلمات راهنمایی است که بالای هرصحنه از « فیلمنامه» نوشته می شود، مانند: خارجی. خیابان . شب.

د : -----

داخلی : نمایی است که درمکان سرپوشیده فیلمبرداری می شود ویکی ازکلمات راهنمایی است که بالای هرصحنه از « فیلمنامه» نوشته می شود ، مانند: داخلی، آپارتمان ، روز.

دالی dolly : دالی ارابه ای است با چهار چرخ که فیلمبردار روی آن سوار می شود وبسته به دکوپاژ از موضوع دور یا نزدیک می شود وهمراه با موضوع یا درتعقیب موضوع حرکت میکند. دالی بر روی ریل یا روی چرخهای لاستیکی بادی اش حرکت می کندوصحنه های حرکتی به نرمی برداشت می شود. 

دالی این : حرکت به جلو ونزدیک شدن به سوژه برروی دالی.

دالی بک : حرکت به عقب ودورشدن از سوژه برروی دالی.

دکوپاژ : تقطیع فنی فیلمنامه که درآن صحنه ها به نماهای مشخصی تقسیم ودراصطلاح خرد می شود. دراین مرحله، اندازه ی نماها، زاویه ی دوربین وحرکت دوربین توسط کارگردان معین می شود. به دکوپاژ، فیلمنامه ی کاری هم می گویند.

دکور صحنه : فضایی که به تقلید ازیک مکان واقعی استودیو برای فیلمبرداری آماده میشود. 

دوبله : دوبله به برگردان زبان اصلی وگفتاری فیلمها به زبان کشور نمایش دهنده فیلم( درایران، فارسی) گفته می شود.

دوربین روی دست : دراین روش، دوربین یا دردست قرار می گیرد یا به بدن فیلمبردار وصل می شود و برای فیلمبرداری فضاهای شبه مستند وخبری وتاثیر گذار به کار می رود. مانند فیلم های مستند جنگی شهید آوینی (روایت فتح).

دیافراگم : دریچه ای به شکل عنبیه ی چشم در دوربین فیلمبرداری یا عکاسی است که بین نوار خام وعدسی قرار می گیرد ومیزان نوردهی به نوار فیلم را کنترل می کند. دیافراگم قابل تنظیم است وشامل مجموعه ای از قطعات کمانی شکل فلزی است که میتواند به سمت جلو وعقب حرکت کند. وقتی که قطعات فلزی جلو وعقب شوند، اندازه دیافراگم به وسیله ی تنظیم می شود. یعنی میزان نوری که به فیلم می تابد. به هر میزان کمتر باشد لنزبیشتر باز می شود ونور بیشتری عبور می کند.

دیپ فوکوس : درعمق میدان وضوح یا ژرف نمایی، پیش زمینه وپس زمینه ی تصویر وضوح کامل دارد وقابل دیدن است. و بالنز واید فیلمبرداری می شود.

دیزالو Dissolve : ساده ترین و پرکاربردترین افه تصویری است برای چسباندن دو تصویرپشت سرهم که باعث می شود تصویر اول توی تصویر دوم محو بشود.

دیسک : ازدودهه ی پیش با رشد دستاوردهای دیجیتالی درصنعت سینما، واژه ی دیسک که درفارسی به « لوح فشرده» ترجمه شده است ، در سینما نیزرواج یافت. دیسکها به لحاظ کاربرد واندازه وابعاد وظرفیت ، تنوع فراوان دارد. از جمله ،سی دی ، مینی سی دی ،دی وی دی و....

دفیوزر : ورقه ای از جنس پارچه ی ریز بافت که جلوی منبع نور صحنه قرار می گیرد تا نور صحنه پخش شود وسایه روشنها به اصطلاح نرم گردد.

ر : -----

راش Rash : تصاویر فیلم برداری شده (شاتها)بدون تغییر و بدون کم و زیاد. نسخه ی چاپ شده ی نگاتیو های فیلمبرداری شده همراه با صدا را نبزراش میگویند که معمولا برای بازبینی نماهای برداشت شده ی روزانه جهت بررسی کیفیت آنها ازنظر بازی وتصویر مورد استفاده قرار می گیرد. 

راف کات Raff cut : عبارت است از بریدن وچسباندن نماهای پی درپی براساس خط داستانی فیلمنامه بدون تطبیق شروع وپایان نماها با نماهای قبلی وبعدی و نیز بدون اضافه کردن باند صدا وموسیقی وحذف تصاویر راشهای، خراب و بلا استفاده است. در واقع مونتاژاولیه است که تصاویر مورد استفاده را از راشها انتخاب می کنندوپشت سرهم می چسبانند. 

رج زدن : علامت گذاری صحنه های خاص .با توجه به پرهزینه بودن وسایل مختلف به کاررفته در ساخت فیلم، ازتجهیزات فیلمبرداری گرفته تا وسایل صحنه وبه ویژه اجاره بهای مکانها، دستیار کارگردان مجموعه نماهای مثلا مربوط به یک هتل یا خانه یا موقعیت دیگر را که درکل فیلمنامه پراکنده شده، براساس خط داستانی فیلمنامه کنار هم ردیف وآن را برای کارگردان مشخص می کند. همچنین چون برخی بازیگرها به دلایل حرفه ای ویا به هردلیل دیگر می بایست زودتر پروژه را ترک کنند، تمام نماهای مربوط به آنها رج زده می شود.پس از رج زدن ، بایک برنامه ریزی دقیق روزانه، فیلمبرداری به سرعت انجام می شود وهزینه ها کاهش می یابد. 

رول  Roll: حرکت (موشن) به صورت افقی.

رفلکتورreflector  : سطح نقره ای رنگی که نور درموقع تابیدن به آن شدت می یابد. ازاین وسیله برای تاباندن نورخورشید به صحنه استفاده می شود.

روز به جای شب : با استفاده ازفیلترهای خاص می توان درروز فیلمبرداری وآن را به جای نمای شب استفاده کرد. این فیلتر ها حجم نور روز را کاهش می دهند.

ز : -----

زاویه  angle: دوربین نسبت به سوژه سه زاویه می تواند داشته باشد: اگر ازبالا به پایین فیلمبرداری شود به آن زاویه ی سرپایین واگر پایین به بالا فیلمبرداری شود به آن زاویه ی سربالا گفته می شود. معیار زاویه سربالا یا سرپایین ، دید مستقیم چشم است. فیلمبرداری به موازات افق چشم را « آی لول» می گویند.

زاویه ی دید point of wiue : به نمایی گفته می شود که بیانگر گفتگو بین دونفر است وابتدا یکی وبعد دیگری را درزاویه ی عکس زاویه ی قبلی به طور متناوب ویک درمیان می بینیم.

زیبایی شناسی : زیبایی شناسی درحقیقت بررسی علمی ونظام مند مفهوم زیبایی است. گرچه زیبایی را نمی توان امری فردی وسلیقه ای دانست اما عموم مردم معمولا درمورد زیبایی یا نازیبایی یک اثر ادبی یافیلم به اتفاق نظر می رسند. کشف علل وعناصر دخیل درزیبا ماندن یک اثر یا فیلم درحوزه ی دانش گسترده ی زیبایی شناسی نهفته است. 

زیرنویس : عبارت است از ترجمه متن گفتگوها یا روایت فیلم وثبت آن درحاشیه ی پایین فیلم به زبان کشور نمایش دهنده ی فیلم . معمولا در نسخه های یا نسخه هایی که پخش جهانی دارند این کار انجام می شود.

ژ : -----

ژانر : ژانر یا گونه به گروه فیلمهایی گفته می شود که دارای مشخصه های یکسانی هستند. تاکنون حداقل بیست ژانر وچندین زیرژانر توسط منتقدان سینمایی شمارش شده است که از جمله می توان به ژانر کمدی، ژانر وسترن وژانر علمی _ تخیلی اشاره کرد.

س : -----

ساب تایتل sub Title (زیرنویس) : نوشته ای که فقط پایین تصویر نشان داده می شود.

سوپر ایمپوز  Super Impose: دو یا چند تا تصویر که به صورت محو، روی هم نشان داده می شود.

سبک : شیوه ی استفاده ازتکنیک های سینمایی مشخص که معمولا برای فیلمسازان بزرگ منحصر به فرداست ومی تواند فیلم یا گروهی ازفیلمهای هم شکل را پدید آورد. 

سینک کردن : منطبق کردن تصاویر وصداهای مربوطه است که در مرحله ی صداگذاری انجام می شود.

سینما توگراف : دستگاه فیلمبرداری ونمایش فیلم که توسط برادران لومیر اختراع ودرسال 1895 به ثبت رسید.

سینما سکوپ : نوعی فیلمبرداری برای نمایش روی پرده ی عریض که در آن ازعدسی آنامورفیک استفاده می کنند. نسبت عرض وطول پرده ی نمایش سینما سکوپ، یک به دو ونیم است.

سینه راما : سینه راما یکی ازپروسه های فیلمسازی پرده عریض است. درآغاز سه دوربین وسه پروژکتور به کار می رفت تا تصویری زیبا وباور پذیر ازموضوع مورد نظر ارائه شود . یک دوربین دروسط ودو دوربین نیز در دست راست ودست چپ قرار می گرفت. تصاویر ضبط شده به گونه ای تلفیق می شوند که تصور سه بعدی بودن را ایجاد میکند. 

سکانس Sequence (فصل) : هر فیلم از چند بخش (فصل) تشکیل شده که هر بخش یک قسمت از موضوع را بیان می کند.

سکامsecam  : نوعی ازسیستم رنگی ضبط وپخش تصاویرویدیویی که چند سال قبل درایران استفاده می شد. 

ش : -----

شات Shot (برداشت) : از لحظه ای که دگمه ضبط دوربین شروع می شود تا وقتی که قطع می شودرا یک شات می گویند. هر نما (پلان) ممکن است چند بار برداشت شود. . شات واژه ای آمریکایی وپلان فرانسوی ونما ایرانی است. شات کوچکترین واحدساختمان فیلم است.

شات لیست Shot List (فهرست برداشت ها) : درواقع گزارش کار فیلم برداری است که به ترتیب شاتهای برداشت شده را درآن می نویسند. ودرآن توضیح میدهند که کدام لحظه از نوار فیلم برداری شده، شامل چه تصویری است.

شخصیت اصلی : بازیگر یا شخصیت اصلی درفیلم به فردی گفته می شود که مجموعه رویدادها حول محور او اتفاق می افتد.

شخصیت منفی : شخصیتی است ضد قهرمان. این نوع طبقه بندی کردن بازیگران یک فیلم بیشتر درفیلمهای کلاسیک رواج داشته است اما درفیلمهای مدرن به همه ی شخصیتټ/div>

وبلاگ شخصی حسین غایبی شباهنگ...
ما را در سایت وبلاگ شخصی حسین غایبی شباهنگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hosseinshabahango بازدید : 154 تاريخ : يکشنبه 20 مهر 1399 ساعت: 12:16